یکی از همین روزها



ذوق دارم مثل یه دختر ۱۷.۱۸ ساله موقع اولین قرار مثل یه زنی که برای اولین‌بار داره مادر میشه مثل پسری که برای اولین بار میشینه پشت فرمون نمیدونم خلاصه که ذوق دارم بجای ۷.۵ ساعت۶ بیدار شدم بجای ۸.۵ سوار اتوبوس ۸ شدم به جای ۹ ساعت ۸.۵ رسیدم سر کار اصلا دل توی دلم نیست ساعت بسه ۱۳.۳۰ هووووف چقدر دیر میگذره د ت بخور ساعت لعنتی پ.ن :اگه این ذوق به ثمر بشینه بقیشم مینویسم اگرم نشینه در حد همین پست باقی میمونه
اینکه تو تصمیم بگیری یک نفرو فراموش کنی و بقیه راه زندگیتو با یکی دیگه هم مسیر شی اما نفر بعدی لحن و صدا و حتی ته چهره ش شبیه نفر اولی باشه و تو هربار باهاش حرف میزنی داغ دلت تازه بشه و ندونی که میخوای باهاش ادامه یا نه و اگه میخوای ادامه بدی بخاطر خودشه یا بخاطر شباهتش به کسی که عمیقا عاشقش بودی یا حتی اینکه ندونی میخوای ازش جدا شی چون شبیه ادم قبلیس یا نه دیگه حوصله رابطه و عشق رو نداری اینا یه سردرگمی عجیب و یه درد بزرگه یه عذاب وجدان وحشتناک

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Stephan دانلود رایگان 2 عطر باز جو سازمانی دانلود فیلم سرآشپز عسل دانلود نمونه سوالات آزمون استخدامی فولاد مبارکه اصفهان قیمت سختی گیر آب سختی گیر رزینی Windi